به گزارش قدس آنلاین، «گیو» یکی از پهلوانان ایران و پسر گودرز است که تبار او به کاوه آهنگر میرسد؛ وی از بزرگترین خاندانهای شاهنامه محسوب میشود تا جایی که نگهداری درفش کاویان بر عهده وی بوده و دختر رستم را نیز به همسری دارد.
پژوهشگران معتقدند که «گیو» برای بازگرداندن سیاوش و مادرش به ترکستان میرود و هفت سال در آن دیار سرگردان بوده و چون برای پیاده روی به پاپوش مناسب و خنک نیاز داشته برای خود «گیوه» میدوزد؛ البته در گذر زمان تغییر و تحولاتی نیز در این پاپوش قدیمی، سنتی و راحت به وجود آمده است و با پیدایش کفشهایی با طرحها و مدلهای جدید، گیوه با وجود همه ویژگیهای منحصر به فردش به فراموشی سپرده شده و این روزها بیشتر در پای کشاورزان و برخی روستاییان به چشم میآید.
در بدو ورود به بازار قدیمی و منحصر به فرد شهرستان دهاقان که بوی کاهگل آن آرامشی غیر قابل وصف به انسان میبخشد، به اتاق کوچکی رسیدم که دیوارهای آن با طاقچههایی مربع شکل و حال و هوای معماری - سنتیاش خودنمایی میکرد و حرف از صدها سال قدمت میزد.
پیرمردی که چین و چروکهای صورتش یک دنیا درس زندگی بود، بر روی صندلی چوبی نشسته بود و در یک دست گیوه سفید رنگ و در دست دیگرش نخ و سوزنی داشت؛ در مقابل تیمور اسماعیلیان، هنرمند گیوه دوز دهاقانی نشستم و با وی در ارتباط با تاریخچه گیوه دوزی به به گفتوگو پرداختیم که از مدنظر خوانندگان میگذرد.
آقای اسماعیلیان! گیوههایی که به پا دارید حتماً کار دست خودتان است، آیا از کفش چرمی و غیره هم استفاده میکنید؟
بله، این گیوهای که به پا دارم پاپوش همیشگی من بوده و خواهد بود، من در واقع یکی از مشتریان دائمی گیوه هستم و آن را به کفش ترجیح میدهم حتی اگر آن کفش بسیار با کیفیت و مرغوب باشد زیرا گیوه پاپوشی بسیار خنک، سبک و راحت است و قدم برداشتن با آن بسیار متفاوت از کفش است و از همه مهمتر اینکه این پاپوش سنتی، پای راست و چپ ندارد و لنگه به لنگه نمیشود.
از چند سالگی به این کار مشغول شدید و چند سال تجربه گیوه دوزی دارید؟
من از ۱۵ سالگی وارد این حرفه شدم تا پنج سال به عنوان شاگرد مبتدی در کنار استاد مینشستم و سپس مغازهای مستقل را اجاره کردم و و از این کار امرار معاش مینمودم.
تا این لحظه ۶۰ سال به این کار پرداختهام و اکنون که هشتاد سال دارم هنوز هم مشغول این حرفه هستم؛ گرچه دیگر توان گذشته را ندارم ولی دست از کار نکشیدهام زیرا مخالف سرسخت بیکاری هستم.
کمی درباره تاریخچه گیوه دوزی توضیح دهید؛ این کفش را چه کسی اختراع کرد، چه کسی به پا کرد و قدم زد؟
این پاپوش ریشه و قدمتی اصیل و ماندگار دارد که در تاریخ به ثبت رسیده که همین امر نشان از ارزش و اصالت آن است.
طبق پژوهشهای انجام شده، این پاپوش را فردی به نام «گیو» به وجود آورد، این فرد در شاهنامه به عنوان یکی از پهلوانان ایرانی معرفی شده و داستانهای خواندنی و شنیدنی زیادی از او نقل میشود و چونکه نیاز به کفشی راحت و سبک و مستحکم داشت این پاپوش را به وجود آورد و نخستین بار هم خودش به پا کرد و هنوز که هنوز است هیچ پاپوشی نتوانسته راحتی گیوه را داشته باشد.
درباره مراحل بافت و دوخت گیوه کمی برایمان توضیح دهید
دوخت و تهیه این پاپوش مراحل متعددی از جمله رویه بافته شده با نخ، رویه بافته شده با ابریشم، کفه لتهای، کفه آجیده، کفه لاستیکی دارد و سپس کفه و رویه با نخ و سوزن به هم دوخته میشود.
چه افرادی مشتریان گیوه و یا گیوه پوش هستند؟
بیشتر کشاورزان، باغداران، روستاییان و عشایر مشتری این پاپوش سنتی و قدیمی هستند، این افراد گیوه را بر کفش ترجیح میدهند زیرا سالهای زیادی از آن استفاده کردهاند و به سبب راحتی خاصی که این پاپوش دارد راضی هستند گرچه باید به این نکته نیز اشاره کنم که مشتریانی از شهر اصفهان داریم که به شکل عمده خریدار گیوه هستند.
از استقبال مردم و به ویژه نسل جدید از این حرفه راضی هستید؟
نه، متأسفانه بیشتر اقشار جامعه کفشهای امروزی را به گیوه ترجیح میدهند و دیگر تمایلی به این نوع پاپوش ندارند؛ البته بسیاری از افراد از سبکی و دیگر ویژگیهای گیوه مطلع نیستند و خصوصاً اینکه آگاه نیستند و نمیدانند که گیوه، پاپوشی است که پای چپ و راست نمیشناسد، وگرنه با میل و رغبت به سراغ گیوه میآیند.
خوشبختانه این روزها گاهی دیده میشود که حتی افراد متمدن و به قولی با کلاس و شیک پوش هم سراغ این پاپوش خاص میآیند، انگار که مُد شده است؛ به یقین اگر در دنیا گیوه اصیل و سنتی ایران که به راحتی هم تولید نمیشود شناخته شود خیلی بیشتر از ما ایرانیها برای آن ارزش قائل میشوند و قدرش را میدانند.
نکته قابل تأمل در این ارتباط، نگاه ویژه و چند منظوره به این پاپوش است زیرا گیوه میتواند نقش پررنگ و بسزایی در جذب توریستهای گردشگری، زیارتی و حتی توریستهای درمانی داشته باشد.
به غیر از شهرستان دهاقان چه شهرهایی گیوه بر پا دارند؟
کردها مردمانی هستند که هنوز گیوه به پا دارند آنان به گیوه «کلاش» میگویند که در زندگی و فرهنگ آنان پررنگ است.
آیا جوانان مشتاق آموزش این هنر هستند و میتوان به ماندگاری این هنر امیدوار بود؟
تا چن د سال پیش استقبال چندانی از این حرفه شاهد نبودیم به نوعی که حتی فرزندان من تا کنون علاقهای به آموزش این هنر نداشتهاند اما به تازگی تعداد بسیار اندکی از جوانان پس از کسب آموزش اقدام به تولید این نوع گیوه کردهاند که افق آینده این حرفه را برای ت کمی روشنتر میسازد.
باید به این نکته اشاره کنم که گیوه و یا کلاش با قدمتی طولانی و اصالتی ایرانی هنوز به عنوان پاپوشی سنتی و بسیار راحت قابل استفاده است و میتواند منجر به اشتغالزایی شود وباید تا دیر نشده برای جذب جوانان به این هنر چارهای اندیشید تا از تجارب پیشکسوتان استفاده شود.
قطعاً میتوان با ایجاد طرحها و رنگهای جدید و به روز شدن همین کالای قدیمی با همان کیفیت گذشته، پاپوشی جدید و شیک، که مورد سلیقه بیشتر اقشار جامعه است وارد بازار کرد تا عنوان برندی اصیل و ایرانی نقش بسزایی در درآمدزایی و اشتغالزایی ایفا کند.
در این صورت این پاپوش حتی در صادرات هم حرفهایی برای گفتن خواهد داشت و میتواند جزو سرفصل گردشگری و بوم گردی قرار گیرد، اما رسیدن به این هدف به مدیریت و خلاقیت ویژه نیاز دارد؛ بر این اساس مسئولان باید نگاهی روشنگرانه به گیوه ایرانی بیندازند و از این فرصت استفاده کنند.
منبع: مهر
انتهای خبر/
نظر شما